اولین نسخه پراجکت در 1984، در یکی از شرکتهایی که به مایکروسافت خدمات نرمافزاری میداد تهیه شد. یک سال بعد، مایکروسافت امتیاز نرمافزار را خرید و پس از آن به توسعه و انتشار آن ادامه داد. نسخههای سازگار با Mac OS این نرمافزار نیز تولید میشوند.
شرکت پریماورا در سال 1983 پایهگذاری شد و کمی پس از آن نرمافزارهای خود را منتشر کرد. چندی پیش شرکت اوراکل پریماورا را خرید و از این پس مالک و ناشر نرمافزارها به شمار خواهد رفت.
مبانی مقایسه
برخی کارشناسان به پراجکت علاقه دارند و برخی به پریماورا. از این بین گروهی از کارشناسان به نرمافزار مورد علاقه خود تعصب زیادی دارند و این مسئله آغازی است بر این بحث طولانی، که پراجکت بهتر است یا پریماورا.
پیش از هر چیز باید مسئله مهمی را در نظر داشت. Primavera Project Management نرمافزاری سازمانی است، در حالی که نسخههای معمولی پراجکت اینگونه نیستند. اگر قرار باشد قابلیتهای سازمانی مبنای مقایسه قرار گیرند، باید پریماورا را با پراجکت سرور، که نسخه سازمانی نرمافزار برنامهریزی و کنترل پروژه مایکروسافت است، مقایسه کرد. در این نوشته به قابلیتهای غیر سازمانی توجه میشود. منظور از برنامهریزی و کنترل پروژه غیر سازمانی، تلاشی است که در راستای مدیریتِ مستقلِ پروژهها انجام میشود. در سیستمهای سازمانی به ترکیبِ پروژههای متعددی که در یک سازمان انجام میشود و قابلیتهای کارِ گروهی توجه میشود.
کدامیک بهتر است؟
بیایید برخی تفاوتهای این دو نرمافزار را مقایسه کنیم:
· پریماورا شناوری را float مینامد و پراجکت slack.
· قید ALAP در پریماورا شناوری آزاد را صفر میکند و در پراجکت شناوری کل را.
· همپوشانی روابط را میتوان در پراجکت بر حسب درصد نیز وارد کرد، در حالی که پریماورا چنین قابلیتی ندارد.
· پراجکت اجازه ایجاد بیشتر از یک رابطه را بین دو فعالیت نمیدهد، در حالی که پریماورا اینچنین نیست.
· فارسینویسی در پریماورا "کمی" سختتر از پراجکت است.
· فلسفه WBS در پریماورا و پراجکت یکسان نیست، هرچند که تفاوت عملیاتی چندانی ایجاد نمیکند.
· سیستمهای گزارشدهیِ نسخههای قدیمی پراجکت ضعیفتر از پریماورا بود، ولی این اختلاف در نسخههای جدید کمتر شده است؛ هرچند که وضعیتِ فعلی هر دو نرمافزار در گزارشدهی بسیار ضعیف و عملا برای بسیاری از نیازها غیر قابل استفاده است.
· پراجکت با نرمافزارهای آفیس همنشینی بهتری دارد.
· رابط کاربر پراجکت بهتر از پریماورا است.
البته بعید میدانم بتوان چنین تفاوتهایی را معیار تصمیمگیری دانست. شاید این تفاوتها مهمتر به نظر برسند:
· پراجکت محدود به تعدادی فیلد اختصاصی است، ولی میتوان در پریماورا هر تعداد فیلد که لازم است ساخت.
· فیلدهای از پیش آماده پریماورا به مراتب بیشتر از پراجکت است و کاربران پراجکت در صورت نیاز باید چنان قابلیتهایی را با فیلدهای اختصاصی بسازند.
· فرمولنویسی در پراجکت سادهتر و انعطافپذیرتر است.
· پراجکت به قابلیت ماکرونویسی (برنامهنویسی VBA) مجهز است و پریماورا چنین امکانی ندارد.
· پراجکت امکانات بیشتری در roll-up (خلاصهسازی) دارد.
· میتوان در پریماورا مایلستونهای پیشرفت (step) ساخت و در پراجکت چنین امکانی وجود ندارد (کاربر باید در این حالت فعالیت را به زیرفعالیتهایی خرد کند). هرچند که قابلیتهای تعریف شده برای مایلستونیهای پیشرفت پریماورا ناقصتر از آن هستند که آن را عملیاتی کنند.
· منابع راهنمای پراجکت (کتابها، مقالات و سایتها، به زبانهای مختلف) بسیار زیاد و منابع راهنمای پریماورا بسیار کم هستند.
· پراجکت در ایران عمومیت بیشتری دارد و در نتیجه استفاده از آن در شرکتهایی که با شرکتهای مختلف سر و کار دارند سادهتر است.
به نظر شما این تفاوتها برای تصمیمگیری کافی هستند؟
پیش از این که پاسخ دهید، لطفا به این مسئله توجه کنید که نبودِ کدامیک از قابلیتها کارتان را مختل میکند. فکر میکنم پاسخی برای این سوال نداشته باشید. در مرحله بعد به این فکر کنید که نبود کدام قابلیت کارتان را مشکل میکند(مثلا نبود مایلستونهای پیشرفت در پراجکت و نبود VBA در پریماورا).
باز هم صبر کنید؛ هرکدام از این دو نرمافزار سبک و سیاق خاص خود را دارند. بسیاری اوقات لازم است که کاربر خود را با نرمافزار مطابقت دهد. بسیاری از کارهایی که گمان میکنیم در یکی از دو نرمافزار قابل انجام نیست را صرفا با کمی تغییرِ دید میتوان انجام داد. آنچه لازم است، کارشناسی مسلط به نرمافزار است. به عنوان مثال، بسیاری از افراد گمان میکنند که نمیتوان در پراجکت فعالیتهای level of effort به سبک پریماورا ساخت؛ ولی واقعیت این است که میتوان چنین فعالیتهایی ساخت.
نظرات شما عزیزان: